زندگی کن!

حتی اگر بهترین هایت را از دست دادی.

چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر برایت میسازد.

 

**********

من آن شمعم که شبها در شبستان تو میسوزم ،

به ظاهر شاد و در باطن ز هجران تو میسوزم.

*********

 

امشب این خانه عجب حال و هوایی دارد.

گپ زدن با در و دیوار صفایی دارد.

همه رفتند از این خانه بجز غم ، باز این یار قدیمی چه وفایی دارد.

 

*********

 

شب است و آسمان را غم گرفته

سکوتم با نگاهش دم گرفته

شب است و کهکشانی در کنارم

ولی از دوریت من بیقرارم

زلزله کرمانشاه تسلیت

**********

امروز آمده بود دیدنم

با یه نگاه مهربان

همان نگاهی که سالها آرزویش را داشتم و از من دریغ میکرد.

گریه کرد و گفت دلش برای من تنگ شده.

وقتی رفت ، سنگ قبرم از اشکهایش خیس شده بود.

 

**********

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد؟

نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد به دست کودک گستاخ و بازیگوش

و او یک ریز و پی در پی دم گرم خویش را در گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد بدین سان بشکند سکوت مرگبارم را.

***********

 

 

منبع :ww.neynay.com/متن-زیبا-درباره-تسلیت-زلزله-کرمانشاه.html


موضوعات: دلنوشته
   سه شنبه 23 آبان 1396نظر دهید »


*حسین(ع) صدا می زند: بیا

خوب گوش کن!
صدای قدم ها؛
صدای سایش کفش ها بر سینه جاده ها؛
کسی می گوید بیا!
چند روز است که در راهی و باز هم خسته نمی شوی.
چون تو خوب این صدا را می شناسی.
صدای حسین را که بی وقفه می گوید بیا بیا بیا…


**سوغات سفر اربعین

اگرچه شعر برایت به سینه ام دارم
برای تا تورسیدن چقدر کم دارم

تو از وجود پُری… بی نهایتی… محضی
منی که آمده ام رنگی از عدم دارم

من از حوالی آن کوچه های بارانی است
که در هوای شما باد در سرم دارم

گدا شدم به در خانه تو آمده ام
چقدر خوب که ارباب با کرم دارم

نفس به سینه ام افتاده باز دلتنگم
چقدر حسرت یک لحظه بازدم دارم

«رواق منظر چشم من آشیانه توست»
عجیب نیست که ایمان به پا قدم دارم

دو دسته اشک گرفته است هیاتی در من
میان شور غزلخوانی ام دو دم دارم

امیر قافله عشق گفته است که من
درون سینه عشاق هم حرم دارم

 


موضوعات: دلنوشته
   چهارشنبه 17 آبان 1396نظر دهید »